من توركم ، آذری یوخ Vətən Anadır ANA çağırır bizi
| ||
|
طرفداران او در منزلگاههای مختلف به گروه او میپیوستند و
به سرعت، تعداد آنان زیاد شدو به هزار و پانصد نفر رسید.مسیر شاه اسماعیل از دیلمان
به طارم و به جانب اردبیل بود. بنا به نوشته عالم آرای عبّاسی، ورود به اردبیل كه همواره مقرّ پیروان طریقت صفوی
بود، با وجود عدم رضایت حاكم آنجا (سلطان علی بیگ چاكرلو) به آسانی صورت گرفت و پیروان
قزلباش به دور او جمع شدند. لكن عالم آرای صفوی ورود شاه اسماعیل به اردبیل را چنین
توصیف نمی كند و اصولا" در مورد حضور اسماعیل در این زمان تردید دارد و شرح می
دهد كه به علّت مناسب نبودن شرایط، اسماعیل عازم نواحی قره باغ شده است. قزلباشان در آغاز از قبایل استاجلو، شاملو، تكلّو(تكه لو)،
بهارلو(روملو)، ذوالقدر، افشار و قاجار تشكیل شده بودند. در رأس همه آنان، اسماعیل
قرار داشت كه «مرشد كامل»بود. مریدان اسماعیل روحیّه ای فداكار و مردانه داشتند كه
در راه مرشد خود از هیچ نوع خدمتی دریغ نمیورزیدند. اسماعیل در اندك مدّتی توانست سپاهی مجهزّ از قزلباشان
تدارك ببیند و برای خونخواهی پدر، عازم شروان شود. در این سفر، بایرام بیگ
[قرامانلو] و بزرگان دیگر او را همراهی می كردند و عملا" سررشته امور نظامی را
در دست داشتند.[1] «شیعیان در گنجه، از اسماعیل میرزا استقبال كردند و تا ده
فرسنگ ( ۶۰ كیلومتر امروز) به استقبال مرشد خانقاه رفتند و بهترین خانه گنجه را برای
سكونت او آماده نمودند. وقتی اسماعیل میرزا وارد گنجه شد، شنید كه شروانشاه مشغول
جمع آوری سرباز برای جنگ می باشد و دانست كه قصد دارد با او بجنگد. بؤلوم لر: قره باغ در گذر تاریخ، یاپیشیب یئللرین قانادلاریننان داغلاردان آشیب سیزه گلیرم اوچورام گؤولرده لعلكلر كیمین داغ داشی اؤپؤرم دوداقلار كیمین یانیرام آی كیمین من گئجه لرده گونشی چؤللیب سیزه گلیرم. كونلومدهگوب بولتی،گؤوده شاققیلتی یاغیشلی بوتلارلا سیزه گلیرم یاغیرام،یاغماسین آنامین گؤزی اورگیمده قالیب آنامین سؤزی حسرتیم بیر عالمدیر سؤزه چكیلمز گؤزلرین حسرتین سیزه چكیرم. كوشولتی یئللرده منیم هایمدی كوشولتی گلنده سیزه گلیرم گلیرم داغلارین مرحمی اولام باغلاردان كیفسیمیش اوتلاری یولام كیم دئیر آیریلیق سونا چاتیلماز؟ یازیلان سؤزلرده سیزه گلیرم. بؤلوم لر: اۆز یازیلاریم ، احمد كسروی می نویسد جنبش مشروطه را تهران آغازید و تبریز آن را پاسداری كرد و به انجام رسانید. هر چند آدمهای كج اندیشی هنوز هم معتقدند كه مجاهدان آذربایجان یك مشت اوباش بودند و ستار خان، آن انسان نیك نفس و مبارز، راهزنی بیش نبود و تنها به خاطر غارت و چپاول می جنگید. سخن كسروی اغراق نیست. راست است كه برقراری رژیم مشروطه كاملا به نفع توده ی مردم تمام نشد و حتی جنگاوران و پیشه وران كارشان به خواری و سختی كشید (مثلا ستار خان)، اما در هر صورت، جانبازیها و مردانگیهای مجاهدان پاكدل آذربایجان بود كه محمد علی میرزای گستاخ را به زانو درآورد و دیگر توده های مردم را برانگیخت و ثابت كرد كه شرقیان هم شاینده ی زندگانی آزاد می باشند.(۱) دو سید بزرگوار تهرانی (آقایان طباطبائی و بهبهانی) كار را شروع كردند، مردم را شوراندند اما در راه بردن و به ثمر رساندن جنبش به بیراهه افتادند. آنها به چند خط فرمان بی خاصیت مشروطه دل خوش كرده بودند. حتی آن زمان كه محمدعلی میرزا با خودكامگی حكم می راند و مجلس و نمایندگان را به هیچ می گرفت این ها با ساده لوحی و خوش بینی زیانباری كه داشتند خیال می كردند باز هم می توان كار را با نشستن و حرف زدن وموعظه كردن وجوش و خروش پیش برد. بؤلوم لر: صمد بهرنگی، هر اتفاقی میخواهد بیفتد، هر بلایی
میخواهد نازل شود، هر آدمی میخواهد سر كار بیاید، در هر صورت آقای چوخ بختیار
عین خیالش نیست، به شرطی كه زیانی به او نرسد، كاری به كارش نداشته باشند، چیزی
ازش كم نشود. رئیسی خوب است كه غیبت او را نادیده بگیرد و تملقهای او را به حساب
خدمت صادقانه بگذارد. وزیری خوب است كه برای او رتبهای و پولی در بیاورد. زندگی او مثل حوض آرامی است. به هیچ
قیمتی حاضر نیست سنگی تو حوض انداخته شود و آبش چین و چروك بردارد. آدم سر به راه
و پا به راهی است. راضی نمیشود حتی با موری اختلاف پیدا كند. صبح پا میشود و
همراه زن و بچهاش صبحانه میخورد و بعد به ادارهاش میرود. حتی با بقال سر گذر هم سلام و علیك
گرم و حسابی میكند كه لپه را گران حساب نكند و گوشت بیاستخوان بهش بدهد. وی معتقد است كه در اداره نباید حرفی
بالای حرف رئیس گفت و دردسر ایجاد كرد. كار اداری یعنی پول در آوردن برای گذران
زندگی. پس چه خوب كه بكوشد با كسی حرفش نشود و زندگی آراماش به هم نخورد. معتقد
است كه شرف و كله شقی آن قدرها هم ارزش ندارد كه به خاطرش با رئیس و وزیر در افتد. بؤلوم لر: صمد بهرنگی، گفتم بیا با هم شویم پیروز این عالم شویم نایآمدی ای جان من بایدكنون بر هم شویم. من آتشم،من آتشم هم آتشم،هم سر كشم در آتش آتشفشان بایدكه گردابش شوم. گفتی سمندربوده ای ققنوس قلندر بوده ای در آتش اما نامدی حاشاسمندر بوده ای. مردان
همه بالای دار "منصور"
نباشد نامدار كس گر
نمی نوش"الحق" آن جرعه
را بر من بیار. بؤلوم لر: اۆز یازیلاریم ، مهر آیی گلدی - آنادیلیمیز یاساقدا اَعُوذُ بِاللهِ مِنَ اَلشَّیطَانِ الرَّجیم وَ مِن آیَاتِهِ خَلقُ السَّمَوَاتِ وَالاَرضِ وَاختلَافُ اَلسِنَتِكُم وَ اَلوَانِكُم اِنَّ فِی ذَالِكَ لَآیَاتٍ لِلعَالِمین.روم 22 گئنه گؤیلرین و یئرین یارانیشی ایله دیللرینیزین و رنگلرینیزین فرقلی اولماسی دا اونون آیتلریندندیر شوبههسیز كی، بوندا بیلنلر اوچون نئجه عبرتلر واردیر. دوشونجه: مئهر آیی گلیب چاتیب. یئنه اوخوللار آچیلیر. تاسوفلرله هله ده آنا دیلیمیز اوخوللاردا یاساقدیر! قاداغا قویولموش دیلیمزی بیز اوزوموز یاشاتمالیییق! یاشاییشیمزدا، سئوینجیمیزده، یاسیمیزدا، یازیلاریمیزدا، كیتابلاریمیزدا، شئعرلریمیزده، وئبلاگ لاریمیزدا و نهایت اوره ك لریمیزده! چالیشاجاییق گلن ایل اوخوللار آچیلاندا آذربایجانیمیزدا تورك دیلی رسمی دیل اولسون.... دوستاق دا اولان دیلیمیز، یالقیز اوشاق لاریمیز، دوستاقداكی دوستلاریمیز، بویوك آتا بابالاریمیز آنالاریمیز بیزه گوز تیكیبلر. بوتون وارلیغیمیزلا تورك دیلینین رسمی اولماغینا چالیشیریك.... گله جك لر بیزیمدیر... سو"دئییبدیر منه اولده،آنام آب كی،یوخ "یوخو"اویرتدی اوشاقلیقدامنه،خواب كی،یوخ ایلك دفعه كی،"چورك"وئردی منه نان دئمه دی ازلیندن منه "دوزدانه"، نمكدان دئمه دی
بؤلوم لر: یولداشلار، مثل قارچ زاده نشدم بی پدر و مادر، اما مثل قارچ نمو كردم، ولی نه مثل قارچ زود از پا در آمدم. هر جا نمی بود به خود كشیدم، كسی نشد مرا آبیاری كند. من نمو كردم… مثل درخت سنجد كج و معوج و قانع به آب كم، و شدم معلم روستاهای آذربایجان. پدرم می گوید: اگر ایران را میان ایرانیان تقسیم كنید از همین بیشتر نصیب تو نمی شود. (Səməd əmi(.3gp-293KB
بؤلوم لر: صمد بهرنگی، |
Dağlıq Qarabağ (1988-1993) Xankəndi (18.09.1988) Əskəran (19.10.1991) Hadrut (19.11.1991) Xocalı (26.02.1992) Şuşa (08.05.1992) Laçın (17.05.1992) Xocavənd (02.10.1992) Kəlbəcər (3-4.04.1993) Ağdərə (07.07.1993) Ağdam (23.07.1993) Cəbrayıl (23.08.1993) Füzuli (23.08.1993) Qubadlı (31.08.1993) Zəngilan (30.10.1993) *** Azərbaycan *** |
[ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |