من توركم ، آذری یوخ Vətən Anadır ANA çağırır bizi
| ||
|
پس چنانچه مشاهده می شود تا اوایل قرن بیستم «حرامی لیك»
(حرامی گری) معنی مثبت خود را داشت و حرامیان در حقیقت دسته های جهادگر سپاه ترك
محسوب می شدند كه بر علیه دشمن دست به عملیات چریكی و پارتیزانی می زدند. همین
مسئله جهادی نشانگر این است كه در پیشینه تاریخی «حرامی لیك» نوعی ایمان و
«ایدئولوژی انتحاری» در راه عقیده موجود بود و تركان با عملیات چریكی حرامیان قبل
از خود آشنایی قبلی داشتند كه با افتخار در دسته های حرامی ثبت نام و انجام وظیفه
می كردند و دولت عثمانلی آنها را به عنوان بخشی رسمی از ارتش اسلامی خود می شناخت.
این حرامی گری در حقیقت از نوع همان حرامی گری شیعیان بابكیه آذربایجان بود كه به
كاروانهای نظامی كه حامل آذوقه و مهمات و پول خلفای بغداد بودند شبیخون زده و
عملیات آنها نوعی عملیات چریكی محسوب می شد. در خاتمه لازم به یادآوری است كه واژه حرام دارای اصطلاحات
و مركبات و مشتقاتی از قبیل «بلد الحرام» یعنی شهر مكه، «بیت الحرام» یعنی خانه
خدا و «مسجد الحرام» و واژه هایی همچون حریم و حرم و محرم و احترام و محترم و
احتراماً و محترماً می باشد47 و به فرد با شخصیت فرد محترم گفته شده و اگر نامه ای
برای فرد «محترمی» نوشته می شود "احتراما" مسائل به عرض او رسانده می
شود كه تماماً از فعل «حرام» اشتقاق یافته اند و دارای معنایی مثبت هستند. بؤلوم لر: چریك های حرامی آذربایجان ، به هر حال با توجه به اینكه نظریه غالب این است كه
داستانهای هزار و یك شب در عصر هارون الرشید تدوین گردیده و این زمان مصادف با
قیام خرمدینان آذربایجان است احتمالاً تدوین گران آن به عمد عوض سارق یا قطاع
الطریق واژه اصیل حرامی را در متن این داستانها گنجانده است. گذشته از هزار و یك
شب در منظومه تركی آذربایجانی «احمد حرامی دستانی»44– كه جزء آثار كلاسیك زبان
تركی است – ما شاهد نوعی برخورد تیمی و گروهی احمد حرامی در «بغداد» هستیم. احمد
حرامی دارای شخصیتی تقریباً چریكی است و با یك تیم نه نفره به خزانه سلطان بغداد
شبیخون زده و بقیه ماجرا در حول و حوش همین شبیخون به خزانه سلطان بغداد دور می
زند. آنچه حائز اهمیت است تعداد افراد تیم عمل كننده است كه از 9 نفر تشكیل شده و
به تقدس عدد 9 در بین اتراك نیز واقفیم. بؤلوم لر: چریك های حرامی آذربایجان ، این حملات به كاروانهای ارتشی بی تردید موجب گزارشات نظامی
به مقامات بالاتر گردیده و در آنجا مكرر ذكر می شد كه كاروانها مورد هجوم «حرامی
ها» قرار گرفته و مقدار خسارات وارده را نیز در گزارشات روزانه ثبت و ضبط می كردند. در اثر انعكاس حمله «حرامی ها» به كاروانهای ارتشی كه به
مدت بیست و دو سال قیام خرمدینان در آذربایجان بوقوع می پیوست كم كم رعب و وحشتی
عجیب از «حرامی ها» در سراسر قلمرو عباسی بوجود آمد. بعد از شهادت بابك نیز كه جنگهای كلاسیك نظامی در معیارهای
هفتاد - هشتاد هزار نفری قطع گردید مطمئناً جنگهای پارتیزانی از سوی خرمدینان كه
حاضر به پذیرش صلح تحمیلی نبودند بالطبع ادامه داشت و در این جنگهای پارتیزانی باز
كاروانهای نظامی اولین و مهمترین اهداف پارتیزانهای حرامی بودند. در اثر ادامه این حملات كم كم از دیدگاه دشمن یا از دیدگاه
مامورین رژیم خلافت عباسی هر حمله ای به هر كاروانی حمله از سوی حرامی ها تلقی می
گردید در صورتیكه شاید در بعضی از مقاطع تاریخی جنبش به ضعف گرائیده و عملیاتی بر
علیه كاروانهای نظامی نداشت در این صورت حملات دزدان عادی نیز یك حمله به اصطلاح
حرامی گرایانه تلقی شده و یا خود دزدان عادی به دروغ خود را حرامی می نامیدند و بر
اثر اعمالی كه خارج از عرف ایدئولوژی بر علیه زنان و كودكان انجام داده می شد موجب
گردید كه یك واژه مثبت با ایده ئولوژی روشن كه همانا حرام بودن غضب و مثله كردن
بود در طی قرون بار معنایی منفی یافته و حرامی همردیف دزد و راهزن تلقی گردد. آنچه
این حدس را به یقین نزدیك می كند این است كه در زبان عربی برای دزد معمولی واژه
«سارق» و برای راهزن معمولی واژه «قاطع الطریق» یا «قطاع الطریق» را دارند و
اصطلاح حرامی یك اصطلاح مجازی و ثانوی برای دزدان و راهزنان محسوب می شود. بؤلوم لر: چریك های حرامی آذربایجان ، -
آیا خرمدینان چریك های حرامی آذربایجان نبودند؟! تا حال ثابت گردید كه برخلاف نظر «برتولد اشپولر» در كتاب
«تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامی» كه در مورد وجه تسمیه خرمیه می نویسد : «علت
این كه به این دسته نام خرمیه اطلاق می شود به هیچ وجه روشن نیست»40. با تحقیقات
جدید ثابت گردیده كه خرم یك واژه اكدی – و به احتمال زیاد برگرفته از زبان تركی
سومری – به معنای نافرمان و سركش و شورشی است و به هر شورشگر و انقلابی قدیمی قطع
نظر از عقاید سیاسی – ایدئولوژیكی او اطلاق می گردید و چون سرخ جامگان در
آذربایجان شورش كردند به آنها نیز خرمی گفته شد در صورتیكه آنها دارای ایدئولوژی
شیعه بوده و چون غضب، تجاوز، و مثله كردن (بریدن گوش و بینی دشمن) را حرام می
دانستند لذا به «حرمی» موسوم بودند. همچنین ثابت گردید كه در زمانها جنگ با خلفای
عباسی به آنها «خرمی» و در زمان صلح و همزیستی مسالمت آمیز به آنها «حرمی» گفته می
شد و حرمیان در زمانهای صلح و بیعت با خلیفه تامقام های بالای حاكمیت نیز می
توانستند دست یابند چنانچه «صافی حرمی» به مقامی رسیده بود كه همراه فاتك معتضدی
در مراسم بیعت با خلیفه جدید مجری مراسم بود و نیز مشخص گردید كه «نذیر حرمی» هم
بعنوان مامور عالیرتبه خلافت عباسی به همراه ابن فضلان عازم ماموریت سفارت به نزد
پادشاه تركان بلغاری كناره رود ولگا گردیده بود. بؤلوم لر: چریك های حرامی آذربایجان ، تاریخ تا به امروز گریه اسیر دشمن به حال اسیر دشمن را به
یاد ندارد و در تاریخ هیچ قوم و ملتی چنین صحنه ای مشاهده نشده است بویژه اینكه
تاریخ طبری خود در زمان «خلافت عباسی» نوشته شده و چه جسارتی می خواهد كه طبری
حداقل در همین مورد بعنوان یك مورخ، چهره واقعی از خود نشان داده است. غرض نشان دادن پرهیز از فعل حرام از یك حرمی بود و اینكه
این مكتب فكری حرمی گری نه یك مذهب زیرزمینی و نه فرقه ای مخفی بود بلكه بابكیان
چون شیعه بودند و بر پرهیز از فعل حرام تاكید داشتند لذا به حرمی معروف بودند واین
نام را با افتخار برخود می نهادند چنانچه حتی دوقرن بعد از شهادت بابك در زمان
خلافت مقتدر عباسی علناً به نام های حرمی برخورد می كنیم. مثلاً یكی از همین حرمیان ، «نذیر حرمی» است كه در هیئت
سفارت دولت عباسی در سفر به كشور دولت تركان بلغاری كرانه رود ولگا دارای نقش
ارزنده بود. این هیئت به رهبری ابن فضلان و تحت رهبری او و اعضای رسمی هیئت مركب
از سوسن الرسی غلام «نذیر حرمی» – تكین تركی- بارس اسلاوی بود25. بؤلوم لر: چریك های حرامی آذربایجان ، به همین مناسبت همانطوریكه سرخ جامگان در عهد خلافت عباسی مورد اتهام اباحه گری ، كفر و الحاد واقع شده بودند در دوره صفوی نیز قزلباش ها از سوی خلافت عثمانی مورد همان تهمت قرار گرفتند تا جایی كه امروزه بعضی از به اصطلاح روشنفكران دینی فارس نیز طی تقسیم بندی من درآوردی آنرا به شیعه علوی و شیعه صفوی تقسیم كرده و تا حد توان به كوبیدن خدمات معنوی تركان آذربایجان می پردازند. به هر حال آنچه حائز اهمیت است بحث در ماهیت ایدئولوژی اصیل سرخ جامگان است نه قزلباشان و چنانچه ذكر شد بابك دارای ایدئولوژی حرمی گری بود. حال باید دید حرمیگری به چه معناست و منظور از حرمیگری چه نوع افكار و عقایدی می باشد. بؤلوم لر: چریك های حرامی آذربایجان ، پس در یك جمع بندی كوتاه به این نتیجه می رسیم كه نه دینی
بنام خرمی وجود داشت و نه مذهب و آئینی بنام خرمی در دوره خلافت عباسی بود تا بابك
خرمدین را نیز موسس یا مبلغ آن دین و مذهب معرفی كرد بلكه خرمی واژه ای است اكدی و
بر هر شخص نافرمان و سركش و یاغی بر رژیم عباسی – و قبل از آن بر رژیم ساسانی-
اطلاق می شد و مورخین در نتیجه عدم دسترسی به ریشه واقعی كلمه خرم هر یك ره افسانه
زده اند حتی خواجه نظام الملك در فصل مربوط به خروج خرمدینان در اصفهان و
آذربایجان خرمدینان را با باطنیان یعنی با اسماعیلیه یكی می داند و می نویسد « بهر
وقتی خرمدینان خروج كرده اند باطنیان با ایشان یكی بوده اند و ایشان را قوت داده
كه اصل هر دو مذهب یكی است»18. بؤلوم لر: چریك های حرامی آذربایجان ، |
Dağlıq Qarabağ (1988-1993) Xankəndi (18.09.1988) Əskəran (19.10.1991) Hadrut (19.11.1991) Xocalı (26.02.1992) Şuşa (08.05.1992) Laçın (17.05.1992) Xocavənd (02.10.1992) Kəlbəcər (3-4.04.1993) Ağdərə (07.07.1993) Ağdam (23.07.1993) Cəbrayıl (23.08.1993) Füzuli (23.08.1993) Qubadlı (31.08.1993) Zəngilan (30.10.1993) *** Azərbaycan *** |
[ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |