من توركم ، آذری یوخ Vətən Anadır ANA çağırır bizi
| ||
|
“های هیتلئر”
دئمهدیم آدام
اؤلدیرنلره دونیایا
باخمادیم بیر گؤزلی اوچونجو
“رایش” كیمین من
“اووت ساید”دا هئچ
توپا وورقو وورمادیم هئچ
توپچییا آتش آت دئمهدیم. هئچ
اینسان اؤلوملرین آچیلیش
بیلمهدیم. من
اینسانلارا یاشایش ایستهدیم های
اینسان دئدیم. گؤزومه
سوخدولار قیرمیزی كارتی و
زیندیگانلیقدان ایشیگه سالدیلار
هئچ بیلمهدیم نهدن منی؟ بؤلوم لر: اۆز یازیلاریم ، صفویه، جزو آن گروه از نهضت هائی هستند كه توانسته اند برای
دستیابی به قدرت، از بستر ضرورت های تاریخی و عوامل مؤثّر اجتماعی، هوشیارانه بهره برداری كنند. تأثیرگذاری نهضت صفویه، از آن گونه تأثیراتی است كه محدود
به یك یا چند دوره تاریخی مشخص نیست، بلكه نتایج و بازیافت های آن، نه تنها در ایران،
بلكه در چندین حوزه جغرافیائی دیگر تا زمان ما هم باقی است و ادامه دارد.[1] نهضت صفویّه توانست بسیاری از معادلات سیاسی جهان معاصر خود
را درهم ریزد و جابه جا كند و به همین علّت است كه والتر هینتس بر این باور است :«ظهور
سلسه صفویّه در ایران، در آغاز قرن شانزدهم میلادی، نه خصوصا" برای مملكت ایران
و همسایگان آن، بلكه عموما" برای اروپا نیز، واقعه تاریخی بسیار مهمی محسوب می
شد.»[2] پروفسور فاروق سومر نیز در مقدمه كتاب خود می نویسد : «تشكیل
دولت صفوی، یكی از حوادث مهمّ تاریخ اسلام
و تركیّه است. نتیجه مهمّ این حادثه، به وجود آمدن یك مركز جدید در عالم اسلامی است.
این مركزیّت كه تا امروز نیز ادامه یافته است، در سرزمین ایران و با نام تشیّع
اعلام حضور كرد. نكتته اصلی و مهمّ این موضوع، آمدن شیعیان از آناطولی به ایران می
باشد. عناصر تعمیم دهنده مذهب شیعه در ایران، همان عناصرتشكیل دهنده دولت شیعی صفوی
در بین تركان قزلباش آناطولی بوده اند.»[3] [1] ـ پناهی
سمنانی – شاه اسماعیل صفوی – ص ۶ [2] ـ ـ والتر
هینتس – تشكیل دولت ملی در ایران – ص ۱۳ [3] ـ پروفسور فاروق سومر – پیشین – ص ۵ و۱۷ بؤلوم لر: قره باغ در گذر تاریخ، به سلطنت رسیدن داریوش همزمان بود با عصیان سایر ملت های كه
همانند مادها تحت اسارت پارس ها قرار داشتند و از ظلم های بی حد و حصر پارس ها به
جان آمده بودند داریوش پس از آنكه به سلطنت رسید به صرافت افتاد تا رهبران این ملت
های آزادی خواه را از میان بر دارد. این ملت ها در جهت دستیابی به استقلال و آزادی مبارزه می
كردند و داریوش جنگ های خونین خویش با این ملت ها و ظلم هایی را كه در حق آنها روا
می داشت به عنوان افتخار ملت پارس در كتیبه ای تحت عنوان بی ستون بر روی سنگ منقوش
نموده بود. این كتیبه سندی ماندگار در خصوص ظلم هایی است كه داریوش و ملت پارس در
حق سایر ملت ها چگونه رفتار نموده اند . داریوش در این كتیبه رفتار خویش باملت ماد
و رهبران آن را به صورت وقیحانه به صورت
زیر ترسیم می كند : قسمت دوازدهم:" ... از بابل به طرف مادها رفتم.
فرورتیش كه خود را پادشاه مادها می نامید در منطقه ای تحت عنوان كوندوریش در مقابل
من ایستادگی نمود.ما با هم به نبرد برخاستیم و من به خواست و ارداه اهورامزدا قشون فرورتیش
را مغلوب نمودم" قسمت سیزدهم:"... او را اسیر نمودم ، زبان و بینی
وی را بریدم و چشمهایش را در آوردم. سپس او را در همدان برده و به اتفاق
دوستانش به دار آویختم". هزاران نمونه از اینگونه موارد كه در مستندات خود داریوش
موجود است نشانگر ظلم ها و وحشیگریهایی است كه داریوش و پارس ها در حق ملت های
اسیر روا داشته اند. چنین اعمال سفاكانه ای در حق ملت هایی كه سرزمین شان به اشغال
در آمده مدت های زیادی ادامه داشته و از همان كتیبه می توان نمونه های زیادی از
ظلمهای داریوش را نشان داد.داریوش در قسمت چهاردهم همان كتیبه با افتخار نوشته
است: ... پس از انكه فردی به نام چتر تخمه را اسیر كردیم گوش ها
و بینی وی را بریده و چشم هایش را در آوردیم. برای آنكه همه بتوانند او را ببینند
وی را به زنجیر بسته و در مقابل درب خانه ام نگه داشتم و سر انجام در آربل او را
به دار كشیدم". قسمت پانزدهم:"... این (سفاكی)تمام آن كارهای بود كه
من بر علیه مادها انجام دادم " بر اساس نوشته تمامی مورخین داریوش آسیا را خالی از سكنه
كرد، و مادها از لحاظ تمدن و فرهنگ عمومی بسیار مترقی تر از پارس ها بودند و به
همین دلیل است كه حتی بعد از نابودی مادها ، داریوش آداب و رسوم و مذهب مادها را
می پذیرد . بؤلوم لر: بیشتر بدانیم، اسدالله افلاكی: با وجود این، در هیچیك از دستگاههای دولتی عزم جدی برای نجات دریاچه ارومیه دیده نمیشود. مدیر طرح حفاظت تالابهای ایران از بیتوجهی مسئولان نسبت به وضعیت بحرانی دریاچه ارومیه خبر میدهد كه علاوه بر كارشناسانی كه بارها نسبت به شكلگیری كانون و بروز ریزگردهای نمكی هشدار داده بودند عابد فتاحی، عضو كمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی هم دوشنبه گذشته از هجوم ریزگردهای نمكی ناشی از خشكشدن دریاچه ارومیه خبر داد.
بؤلوم لر: اورمو گولو، گزیرم
دونیانی قاریش قاریش من هر
یئرده گورونیر ایزلریم منیم دئیرم
گؤرهسن هانسی آكارداش اؤنجهده
بورادان گلیب كئچیبدیر. پارچا
پارچا اولوب سپهلنمیشم دونیادا
گونش كیمی من النمیشم. یاساقدا
تورك دیلین ساخلاماق اولماز! دوستاقلار
قورماین ائلیمه منیم. سویدولار
دریمی كسدیلر
قولومی تونقاللار
یاراندی تورك كیتابیننان گینهده
اؤنجهده ایزلریم منیم. "سارا"نی
آتادا آلیب قاچدیلار "نبی"نین
دؤشونه گولـله تاخدیلار او
بیر قارداشی دارا ساچدیلار اؤلمهدی دؤزیملی
میللتیم منیم
2013-7-24 بؤلوم لر: اۆز یازیلاریم ، توركیهنین “قایناق” انتشاراتی طرفیندن، ایلك دفعه اولاراق صمد بهرنگینین توپلادیغی شیفاهی خالق ادبیاتی نمونهلری و ناغیللارینین هامیسی تورك دیلینه چئوریلدی. ۱۲ كیتابدان عبارت بو سلسلهلی نشرین هلهلیك ایكی كیتابی: “تلخون” و “بالاجا قارا بالیق” آدلاریندا، كئچن گونلرده یاییملانمیشدیر. اثرلری فارسجادان چئویرنلر آذربایجانین گنج شاعر , ژورنالیستلری توركان خانیم اورمولو و رامین جبارلی جنابلاریدیرلار. كیتابلاری اینترنت واسیطهسیله ساتین آلماق اوچون آشاغیداكی آدرسه مراجعت ائده بیلرسینیز.
بؤلوم لر: یولداشلار، |
Dağlıq Qarabağ (1988-1993) Xankəndi (18.09.1988) Əskəran (19.10.1991) Hadrut (19.11.1991) Xocalı (26.02.1992) Şuşa (08.05.1992) Laçın (17.05.1992) Xocavənd (02.10.1992) Kəlbəcər (3-4.04.1993) Ağdərə (07.07.1993) Ağdam (23.07.1993) Cəbrayıl (23.08.1993) Füzuli (23.08.1993) Qubadlı (31.08.1993) Zəngilan (30.10.1993) *** Azərbaycan *** |
[ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |