من توركم ، آذری یوخ Vətən Anadır ANA çağırır bizi
| ||
|
مناطق كوهستانی ولایت تاریخی قره باغ كوهستانی كه در جنوب شرقی سلسله جبال قفقاز صغیر واقع شده است، قره باغ علِیا قره باغ كوهستانی نامیده میشود كه بخش جدائی ناپذیر قره باغ تاریخی است. این دو ناحیه جلگهای و كوهستانی، در طول تاریخ، همیشه در كنار هم و در ارتباط تنگاتنگ با هم به حیات خود ادامه داده اند. قره باغ علی ا یا قره باغ كوهستانی كه از سال ۱۹۸۸میلادی، جنگ شدیدی ما بین ارامنه و آذربایجانیها در آن جریان دارد، چون در سال ۱۹۲۳میلادی، به علّت در اكثریت بودن ارامنه ساكن در آنجا، با نقشه از پیش طرح شدهای، به این بخش از قره باغ، خودمختاری داده شده، در زبان تركی آذری به «داغلیق قاراباغ مختار ولایتی » (ولایت خود مختار قره باغ كوهستانی ) معروف است و در زبان روسی هم « ناگورنوقره باغ» نامیده میشود. « ناگورنو» به معنای كوهستانی و منظور از قره باغ هم همان قره باغ علیا یا قره باغ كوهستانی است كه در وسایل ارتباط جمعی دنیا نیز با این عنوان شناخته شده است. بؤلوم لر: قره باغ در گذر تاریخ،
(1892-1922) بحروز(شامیل) شیرهلی بَی اوْغلو كنگرلی 1892-جی ایلده ناخچیواندا زادگان عائلهسینده آنادان اوْلوب. اۇشاقلیقداجدی خستهلیك كئچیرن كنگرلی آذربایجان تصویری صنعتی تاریخینده بحروز كنگرلی خۆصوصی یئر تۇتور. رسسام، بوْیاكار و قرافیك كیمی تانینان ب.كنگرلی خۆصوصی رسساملیق تحصیلی آلمیش ایلك آذربایجانلیدیر. رسساملیغا كاریكاتورا و ساتیریك رسملر چكمكله باشلایان بحروز كنگرلی سوْنرالار تدریجن منظرهلر، پوْرترئتلر، ناتورموْرتلار، چوْخكوْمپوْزیسییالی و سۆژئتلی اثرلر یاراتماغا اۆستونلوك وئرمیشدیر. اوْنون چكدیگی پوْرترئتلر یاراتدیغی پئرسوْناژلارین داخیلی-پسیخوْلوْژی عالمینی آچیب گؤسترمكله برابر، مؤوضو آكتواللیغینا و ایدئیا مظمونونا گؤره بۇ گۆنون اجتماعی-سییاسی حادثهلری ایله ده سسلشیرلر. بؤلوم لر: آذربایجان تاریخیندن یۆز شخصیییت ، آغلارام آغلاركمین دردیم وار داغلار كیمین خزل اولوب توكوللم ویرانه باغلار كیمین. آرازیم آرام یئری سیزیلدار یارام یئری هرمحنته دوزه رم كسیلیب چارام یئری. آینانی آتدیم دوزه شوقی دوشوب تبریزه شوكور الحمداللاه ایشیمیز دوشوب اوزه. بؤلوم لر: آزربایجان بایاتیلاری، نوروز بایرامییدی اوشاقلار مكتبه تزه گئییب گلیردیلر بؤلوم لر: یولداشلار، قره باغ ولایتی است در جمهوری آذربایجان و در غرب ملتقای دو رود ارس و كُر كه میان آن دو رود قرار گرفته و نام سابق آن ارّان یا آران و نام اسبقش ولایت «اوتی» بوده است. قره باغ كه به شكل «قراباغ »«قاراباغ» نیز نوشته می شود، یك نام مركبّ تركی است و متشكّل از دو واژه قره یا قارا به معنای « انبوه ، فراوان، گسترده، زیاد، شلوغ، مزدحم و رنگ سیاه »[1]و باغ به معنی«درخت زار، بستان و گلزار »[2]است. « قره باغ به منطقه یا محلّی اطلاق می شود كه دارای باغ های وسیع و انبوه می باشد، آن گونه كه رنگ سبز درختان ، ازانبوهی به سیاهی بزند. در ادبیٌات عرب، واژه ای به معنی سبز متمایل به سیاه ، به كار برده می شود. در ایران نیز آبادی ها و محل هائی به همین نام (قره باغ ) وجود دارد. »[3] ازجمله : « قره باغ، دهستانی از بخش مركزی شهرستان شیراز و دیگری دهی است از دهستان انزل، بخش حومه شهرستان ارومیّه، در ۶۳ كیلومتری شمال ارومیه.... شغل اهالی زراعت و جاجیم بافی است. »[4] همچنین : « قراباغ، نام ناحیتی است به شمال و شمال غربی چمن كالپوش، طایفه گرایلی سابقا" به آنجا سكونت داشته اند و پس از قتل نادر، این ناحیه یر اثر حمله تركمانان خراب شد و از بین رفت. گرایلی نام ایل ترك نژادی بوده كه در حدود ولایت استرآباد مكان داشته اند. در ص ۱۵۶ مطلع الشمس ( ج۱ ) تاریخ این ایل چنین آمده است : « از قوچان تا بجنورد و جاجرم و كالپوش مسكن طایفه گرایلی كه در اصل گرائیتلی میباشد بوده است....یورت گرایلی كه قوچان، شروان و بجنورد و سملقان باشد.»[5] پروفسور مینورسكی در تعلیقات خود بر تذكر¸الملوك از دو قره باغ دیگر نیز خبر می دهد : «قراباغ[6]واقع در مغرب غزنِین در افغانستان و اراضی قراباغ[7] نزدیك كرمینه »[8] سرزمین مورد بحث ما كه نخستین بار در قرن هشتم هجری در كتاب «نزھ¹القلوب » تالیف حمداللٌه مستوفی قزوینی، نام قره باغ را به خود اختصاص داد، سابقا"با نام « ارّان» یا «آران » شناخته می شده و به قول پروفسور مینورسكی : «.... شاید با یك ایل ترك كه اكنون اثری از آن نیست، مرتبط باشد. قراباغ كه مركز آن شوشی است در میان دو رود كُر و ارس (ارّان قدیم) قرار دارد.»[9] كسروی نیز بر این عقیده است كه : «در لشكر كشیهای امیر تیمور و داستان تركان آق قویونلو و قره قویونلو در كتاب ها به نام ارّان برنمیخوریم، مگر آنجا كه قره باغ را یاد نموده ، قره باغ ارّان میخوانندش.»[10] این نوشته نیز نشان میدهد كه از زمانهای قبل از حمله امیر تیمور، نام ارّان منسوخ شده و نام قره باغ به تدریج جای آن را گرفته است. [2] ـ بهزاذ بهزادی – فرهنگ آذربایجانی – فارسی – ص 305 [3] ـ بهرام احمدی سرزمینهای آن سوی ارس – اطلاعات سیاسی – اقتصادی (مردادـ شهریور1371 ) ص 78 [4] ـ فرهنگ معین (ج 6) – ص1452 [5] ـ میرزا مهدی خان استر آبادی – جهانگشای نادری – به اهتمام سید عبدالله انوار – ص516 و 547 و 616 [6] ـ قراباغ ناحیتی است از اعمال غزنین ... به حدود زیر می باشد : غرب : كوه گلكو و قسمتی از جاغوری ، شرق : گیر، شمال :حكومت اندر ، جنوب : مقر ( به قاموس جغرافیائی افغانستان رجوع شود ) ( جهانگشای نادری – ص 730 ) [7] ـ كرمینه یا كرمینیه شهری است میان بخارا و سمرقند در كناره جنوبی رود سُغد كه دهكده های بسیار و زمین های حاصلخیز داشت و نهرهای متعدد آن از رود سُغد جدا می شدند . ( لسترنج – سرزمین های خلافت شرقی –ص 497) [9] – تعلیقات مینورسكی بر تذكرةالملوك ص 192 [10]ـ شهر یاران گمنام – ص ۲۵۶ بؤلوم لر: قره باغ در گذر تاریخ، در سال ۱۹۱۷ میلادی ، بر اثر انقلاب هائی كه در ماههای فوریه و اكتبر در امپراطوری روسیه به وقوع پیوست و منجرّ به فروپاشی تزاریسم در این كشور گردید ، یك فرصت تاریخی بی نظیر برای ملّت های تحت ستم این رژیم خودكامه، از جمله آذربایجانی های آن سوی ارس به وجود آورد كه خود را از اسارت حقارت بار صدساله روسیه تزاری كه زندان ملل نام گرفته بود رهائی بخشند. هنگامی كه مردم آذربایجان ، برای به دست آوردن استقلال مجاهدت می كردند ، ارامنه از زدن هر ضربه ای به آنان دریغ نمی كردند. به طوری كه در ۳۱مارس ۱۹۱۸ ( ۱۱ فروردین ۱۲۹۷ شمسی ) تقریبا دو ماه قبل از اعلام استقلال آذربایجان ، در اغلب مناطق با یورش به مردم بی سلاح این دیار، به قتل عام آنان دست زدند و جنایات هولناكی آفریدند. این نسل كشی ارامنه در باكو و دیگر نقاط آذربایجان،چنان فاجعه بار است كه همه ساله روز ۳۱مارس ( ۱۱ فروردین ) را به عنوان ( سوی قدیم = نسل كشی) یاد كرده و خاطره قربانیان آن روزهای سیاه را طی مراسمی در جمهوری آذربایجان زنده نگه می دارند. بؤلوم لر: قره باغ در گذر تاریخ، در این جنگ های طولانی ، مسلمانان این نواحی ، در مقابل ارتش متجاوز تزار ، مردانه پایداری كردند كه نماد این مقاومت، پیكار مردم گنجه و جوادخان حاكم این شهر بود كه حماسه جاودانی از خود به یادگار گذاشتند. ولی همكاری ارمنیان با نیروهای مسلّح روسیه ، یكی از عوامل مهمّ شكست ایرانی ها و از دست رفتن ۱۷ ولایت آن سوی ارس بود. در این پیكارهای سرنوشت ساز، سرزمین قره باغ كه از جبهه های اصلی نبرد بود ، برای هردو طرف متخاصم، اهمیت حیاتی داشت. چنان كه « احمد بیگ جوانشیر» مورّخ آذربایجانی قرن نوزدهم در این باره می نویسد: « این قلعه [شوشا] برای ایران به عنوان كلید قفقاز و برای روسیه به منزله درهای ایران شمرده می شد.» علاوه بر این ، قره باغ كه یكی از كانون های تشیع (حتّی قبل از صفویه) بود، نگهداری آن در این جنگ ها از اهمیت مضاعفی برخوردار بود ، به قول ژان یونیر : بؤلوم لر: قره باغ در گذر تاریخ، |
Dağlıq Qarabağ (1988-1993) Xankəndi (18.09.1988) Əskəran (19.10.1991) Hadrut (19.11.1991) Xocalı (26.02.1992) Şuşa (08.05.1992) Laçın (17.05.1992) Xocavənd (02.10.1992) Kəlbəcər (3-4.04.1993) Ağdərə (07.07.1993) Ağdam (23.07.1993) Cəbrayıl (23.08.1993) Füzuli (23.08.1993) Qubadlı (31.08.1993) Zəngilan (30.10.1993) *** Azərbaycan *** |
[ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |