قالب وبلاگ

آنها در زمان «شبهای بغداد» اگر هم نیمه ترسی از «جناح اعور» (گناه كور) داشتند در «شبهای آذربایجان» فرمان تجاوز به دختران و عروسان آذربایجان را از خلیفه اسلام در بغل داشتند كه نرخ تعاونی هر تجاوز به عنف را خواندن یك «نماز شكر» قرار داده بود. همانطوری كه خود خلیفه نیز در پایتخت گاهی به همین شراب خواری و «نماز شكر» خوانی مشغول بود چه خواجه نظام الملك در كتاب مشهور خود سیر الملوك ( سیاست نامه ) در این مورد می نویسد‌:

« روزی معتصم [بالله] به مجلس شراب [!!] نشسته و قاضی [!!] یحیی بن اكثم حاضر بود. معتصم از مجلس شراب [!!] برخاست و در حجره ای شد و ساعتی بود بیرون آمد و شرابی [!!] بخورد و باز برخاست و در حجره ای دیگر شد و باز برخاست و در حجره ای دیگر شد و ساعتی بود بیرون آمد و در گرمابه [!!] شد و غسلی [!!] بكرد و سبك بیرون آمد و مصلی (سجاده) خواست و دو ركعت نماز [!!] كرد و به مجلس [شراب] باز آمد.

قاضی [!!] یحیی را گفت : دانی این چه نماز [!!] بود كه بكردم؟ گفت نه ، گفت :

نماز شكر [!!] كه نعمتی از نعمتهای خدای عزوجل كه مرا امروز به ارزان [!!] داشت.

یحیی گفت: یا امیر المومنین [!!] آن چه نعمت است؟ گفت : در این ساعت سه دختر را ، دختری ببردم (ازاله بكارت كردم) كه هر سه ، دختر سه دشمن من بودند ، یكی دختر ملك روم ، یكی دختر بابك و یكی دختر مازیا گبر»7

«یاقوت حموی» در" معجم الادبا " همین روایت را از قول « حمدون بن اسماعیل » كه خود شاهد ماجرا بود به روایت دیگری آورده و اضافه می كند امیرالمومنین و خلیفه مسلمین رژیم خلافت عباسی بعد از ازاله بكارت از دختر معصوم بابك با غرور خاصی به او می گوید :

«و هذا نهایه الملك یا حمدون»8 و این نهایت قدرت و قوت فرمانروایی است ای حمدون!!

این در حالی است كه بر اثر تبلیغات دستگاه خلافت عباسی چنان تصویری از آذربایجان و «اباحت گرایی بابكیان» در اذهان و افكار عمومی جامعه اسلامی ساخته شده بود كه هر شنونده یا خواننده قیام بابكیان و سرخ جامگان ، خیال می كند كه بابك عشرتكده ای بنام خرمیه به وسعت جغرافیایی آذربایجان براه انداخته بود كه طی مراسم های «شمع سؤندورمه» (چراغ خاموش كنی) و «تومان تؤكمه» (شلوار ریزان) دین و ایمان و مسلمانی بر باد می دادند چه «بنای مذهبشان بر رفع تكلیف و روی آوردن به شهوات نفس و دنبال خوشی و خرمی رفتن بود»9

ولی وقتی مشاهده می كنیم كه بعد از این همه «اباحه گری» و دنبال «شهوات نفس» رفتن باز دختر بابك «باكره» بوده آنوقت در «این ساعت» نیز انسان «شوكه» می شود از معصومیت دختران آذربایجانی!! و آنهمه تهمت های آنچنانی! چه می شود كرد كه با آبروی دختران انقلابی شیعه آذربایجان دستگاه خلافت عباسی جز این نمی توانست برخورد كند. مگر دستگاه خلافت اموی حضرت علی (ع) را آن قدر «تارك الصلوات» (نماز نخوان) جلوه نداده بود كه در جریان ضربت خوردن آن حضرت در مسجد كوفه آن مرد شامی با تعجب گفته بود علی در مسجد چكار داشت كه آنجا ضربت بخورد؟ چه می شود كرد رژیم اموی با "علی" چنان كرد و رژیم عباسی با " علوی " چنین.

دستگاه خلافت عباسی در جهت سركوب قیام آذربایجان حتی از دروغ بستن به رسول خدا نیز ابایی و شرمی نداشت چنانچه روزی در اردوگاه نماز شب خوانان كه ادعا داشتند زاهدان شب هستند و بر اثر نماز شب خوانی خواب به چشمشان نمی آید شایع گردید كه پیغمبر(ص) به خواب یكی از مطوعه ها آمده و فرموده به افشین بگو زودتر با بابك بجنگد و الا به كوهها فرمان خواهم داد تا افشین را سنگباران كنند.

بؤلوم لر: چریك های حرامی آذربایجان ،