من توركم ، آذری یوخ Vətən Anadır ANA çağırır bizi
| ||
|
البته هر كس حق دارد, دربارهی مسائل ملّی و تاریخی خود فكر كند, مطالعه و تحقیق انجام دهد, نتیجهی مطالعات و تحقیقات خود را بیان كند؛ ولی شرعاٌّ و اخلاقاٌّ احدی عذر و بهانهای برای اغفال مردم و تحریف افكار عمومی را ندارد و نباید حقایق تاریخی و مصالح ملّی مردم و مملكت را فدای اغراض شخصی خود نماید. آنچه مسلّم است و در اغلب منابع تاریخی به آن اشاره شده, این است كه, در زمان خلفای عباسی در اغلب ممالك اسلامی قیامهای بزرگ و كوچك به علیه دستگاه خلافت رخ میداد. البته هر یك از این قیامها انگیزهی خاصّ خود را داشت كه میتوان به قیامتهایی در خراسان, طبرستان, سیستان و آذربایجان اشاره كرد. قیام آذربایجان و یا قیام «آلگئییملیلر» سرخ جامگان در منطقه گوهستانی قاراداغ آذربایجان جنوبی روی داده و مركز فرماندهی و رهبری آن در بالای صخرهای عظیم در ارتفاعات شهرستان «كلیبر» امروزی و در قلعهای به نام قلعهی « بَذ » بَی,[1] یعنی «قلعهی بابك» امروزی بود. قیام مزبور بیش از چهل سال ادامه یافت. سرخ جامگان در این مدت بارها با سپاهیان خلفای عباسی كه به سركوب آنان فرستاده میشدند جنگیدند, كشتند, كشته شدند, با خون خود دشتها, درّهها و كوههای آذربایجان را سیراب و از ناموس و میهن خود دفاع كردند و بارها طعم تلخ شكست را به قوشونهای خلفا چشاندند. خلفایی كه اسلام را برای حكومت, اغفال تودة مردم و چپاول آنان آلت دست قرار داده بودند. خلفایی كه خود را خلیفة خدا در روی زمین وانمود میكردند, نمازهای جمعه مصلحتی برگزار میكردند, به حج میرفتند . ولی در زندگی شخصی آنان اثری از اسلام دیده نمیشد. المعتصمبالله كه یكی از فرزندان هارون خلیفة عباسی بود, بعد از برادرش مأمون به مسند خلافت تكیه زد. او برای فائق آمدن به نهضت آذربایجان كه با وجود آن آرامش خلفای ماقبل او سلب شده بود, راهی جز دست زدن به حیلهی ناجوانمردانه پیدا نكرد و برای عملی كردن نقشة خود از شخصی به نام «آﭬـشین» «awşin» كه از تركان اؤزبك بود و شاید به وسیلهی او راحتتر میتوانست به بعضی از سرداران و سركردگان سرخ جامگان ترك آذربایجان[2] نفوذ كند, استفاده كرد. و متأسفانه موفّق هم شد. آﭬـشین بعضی از سركردگان سرخ جامگان را با وعده و وعید از اطراف بابك پراكنده ساخت سپس با جنگی نابرابر بابك را از قلعه به پایین كشید و با حیله و دسیسهی سهل ابنسُمبات كه احتمالاٌّ ارمنی هم بود و از طرف خلیفه فرمانروایی قسمتی از مناطق شمال رود ارس را در دست داشت, او را دستگیر و به مركز خلافت یعنی «سامّرا» منتقل و در نتیجه سر سختی كه در برابر خلیفه هم از خود نشان داد, مصله و پس از آن به قتل رسید. *** همانطور كه قبلاٌّ نیز اشاره شد, عدّهای آنان را مسلمان دانسته و برای اثبات ادعای خود ادّله و براهینی نیز ارائه میدهند. عدّهای نیز آنان را غیر مسلمان دانسته و یا غیر مسلمان معرفی كرده كه بتواند به راحتی به بدگویی و تخریب وجههی آنان بپردازد. در برابر نظر این اشخاص باید گفت: اوّلاٌّ سرخ جامگان مسلمان بودند, به این دلیل كه مردم آذربایجان در زمان خلیفهی دوم « عمر ابنخطّاب» اسلام را پذیرفته بودند در این صورت چگونه میتوانیم بگوییم عدّهای غیر مسلمان در نقطهای از مملكت اسلامی آنهم به مدت چهل سال اگر نگوییم حكومت محلّی كوچكی را تشكیل داده بودند, میتوانیم بگوییم كه سازمان و تشكیلات سیاسی – نظامی مقتدری را به هم رسانده كه در صورت لزوم میتوانستند در مقابل سپاهیان رزم آزموده و تا دندان مسلح هزاران نفری خلفای عباسی مقاومت كنند و آنان را از آذربایجان دور نمایند. اگر به تاریخ بعد از اسلام و زندگی ائمه معصومین هم دقت كنیم, متوجه میشویم كه همة قاتلین ائمه شهید, منافقین و حكّامی بودهاند كه به ظاهر برای حفظ مصالح اسلام و در حقیقت برای حفظ حكومت خودكامهی خود و ادامه چپاول اموال و نوامیس مردم پا برهنه دست به چنین جنایات تاریخی زدهاند. در جواب عدّهای از قلم بدستانی كه ادّعا میكنند: بابك و سپاهیان او با اسلام و مسلمانان میجنگیده و در مقابل اسلام صفآرایی كردهاند باید بگوییم:اگر شما خلفای عباسی را با آن جنایاتی كه مرتكب میشدند و امامان شیعه را با حِیَل مختلف به قتل میرساندند, مسلمان بدانید, در این صورت بابك با مسلمانان جنگیده است؛ ولی اگر امام هفتم شیعیان امام موسیكاظم (ع) كه توسط هارون خلیفهی عباسی محبوس و سپس شهید شد و نیز فرزند آن حضرت امام رضا (ع) توسط فرزند هارون عباسی یعنی مأمون مسموم و شهید گردید, همچنین امام محمدتقی (ع) كه توسط المعتصمبالله مسموم و به شهادت رسید و سایر امامان شیعه را امام و طرفدار حق و عدالت میدانید, هرگز نمیتوانید قاتلین آنها یعنی هارون, مامون و معتصم را مسلمان و خلیفهی اسلام بدانید و كسانی را كه با آنان و قولخورگان آنان جنگیده نكوهش نمایید. بابك و بابكیان چه مسلمان باشند و چه نباشند با منافقین و با دشمنان امامان معصوم شیعه جنگیدهاند. و اگر مرامشان دفاع از اسلام و امامان شیعه نبوده باشد, دفاع از حقوق اوّلیه و نوامیس ملّی و خانوادگی مسلمانان بوده است و اگر نگوییم, در كنار ائمّهی معصومین با خلفای منافق عباسی مبارزه میكردند, میتوانیم بگوییم كه امامان و سرخ جامگان هر دو طرف مقابل خلیفه بوده و هر دو مظلوم یك دستگاه حكومتی واقع شده بودند. در نتیجه مبارزات بابك و سرخجامگان نه تنها مبارزه با اسلام نبود, بلكه خواه- ناخواه خدمت به اسلام واقعی و عدالت بود. اگر ائمه با كلام گهربار و آگاهی دادن به مردم ماهیت دستگاه خلافت را بر ملا میكردند, سرخجامگان نیز با همان دستگاه خلافت به مبارزة مسلحانه میپرداختند. در نتیجه خلفای عباسی امامان شیعه و مبارزان آذربایجان را مانع رسیدن به مقاصد شوم خود میدانسته, با هر دو دشمنی میورزیدند. این حقیقت تاریخ است. ——————————————————————————– بؤلوم لر: چریك های حرامی آذربایجان ، |
Dağlıq Qarabağ (1988-1993) Xankəndi (18.09.1988) Əskəran (19.10.1991) Hadrut (19.11.1991) Xocalı (26.02.1992) Şuşa (08.05.1992) Laçın (17.05.1992) Xocavənd (02.10.1992) Kəlbəcər (3-4.04.1993) Ağdərə (07.07.1993) Ağdam (23.07.1993) Cəbrayıl (23.08.1993) Füzuli (23.08.1993) Qubadlı (31.08.1993) Zəngilan (30.10.1993) *** Azərbaycan *** |
[ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |