من توركم ، آذری یوخ Vətən Anadır ANA çağırır bizi
| ||
|
اینكه پس از انتشار اعلامیه صریح و آشكار
دولت ایران مبنی بر تائید و تصدیق خروج ارتش سرخ از ایران، علاء در یك ارگان رسمی
مانند شورای امنیت بر خلاف اطلاعیه رسمی دولت (متبوع) خود حركت كرده ومی كوشد
مسئله را در شورای امنیت نگهدارد، نشان می دهد كه در ایران غیر از دولت رسمی، دولت
دیگری نیز وجود دارد كه علاء با اتكاء به آن می كوشد به استقلال و حق حاكمیت ملت
خاتمه دهد. خروج كامل نیروهای شوراها (اتحاد شوروی) از ایران چنان حقیقتی است كه
حتی دیپلماتهایی كه شورای امنیت را به درجه شورای ضد امنیت تنزل داده اند نیز قادر
به انكار صریح آن نیستند. این نیز یك حقیقت انكار ناپذیر است كه گفتگوهایی كه
علیرغم این موضوع در شورای امنیت جریان دارند، فی نفسه كاری بسیار مشكوك و خطر ناك
اند. واقعا رفتار آقایانی كه در شورای امنیت نشسته اند آن اندازه سبك و بیمزه است
كه حتی انسانها ساده و نیز آغشته بودن این رفتارها به غرضهای زهرآلود را احساس می
كنند. روشن است كه ما به عنوان عضوی از عالم بشریت نمی توانیم به سیاستهای مرموزی
كه جهان را به طرف دریای خون جدیدی سوق می دهد با خونسردی نگاه كنیم، ولی جانب
مورد توجه و علاقه ما اساسا آن بخشی است كه مستقیما به وطن ما مربوط می شود. ما همیشه گفته ایم و اكنون نیز صریحا می
گوییم: ما بطور جدی به ایران و تمامیت ارضی آن علاقمندیم. اگر از طرفی خدشه ای به
آن وارد شود شاید جدی تر و فداكارانه تر از ساكنان ایالتهای دیگر ایران – برای
جلوگیری از آن (خدشه) اقدام خواهیم كرد. با این حال هرگز حاضر نیستیم از دفاع از
ملت، زبان و آداب و رسوم و خصوصیتمان – بشرط آنكه كشورمان یعنی ایران را خدشه دار
نكند- صرفنظر كنیم. اینجا چیزی كه مغایر با قانون و حاكمیت خلقهای ایران باشد وجود
ندارد. برعكس اگر ما خود را با دست خودمان اداره كنیم شاید این امر بتواند به
تكامل و تعالی ایران رشد بیشتری دهد. نهضت ملیمان دیگر از چارچوب ملی خارج شده و
مقام پیشاهنگی جنبش دموكراتیك ایران را احراز كرده است. اكنون دیگر عموم مردم
ایران شروع به درك این موضوع و معنای حقیقی آن كرده اند. گفتگوهای آغاز شده در
تهران موجب روشن شدن ابهامات و سوء تفاهماتی كه دشمنان ما به طریق و بهانه های
گوناگون ایجاد كرده اند- گشته و حسن تفاهمی میان خلق آذربایجان و ایرانیان خارج از
آن (خارج از آذربایجان) بوجود آورده است. این حسن تفاهمات علیرغم تلاشهای مذبوحانه
مرتجعین داخلی و خارجی روز به روز عمیقتر می گردد و نتایج مثبتی می دهد. در چنین شرایطی هیاهوی خارجیان و تلاش
آنان برای تبدیل این مسئله ساده به یك مسئله جهانی، جز هدفی پنهانی علیه ایران چیز
دیگری نمیتواند باشد. در این میان رادیوی تركیه بیشتر از دیگران برای خرابكاری در
روندها حرارت به خرج می دهد. لحن این رادیو ما را جدا به فكر وا می دارد. كسانی كه
تا دیروز از وارد كردن هیچ تهمت و افترایی به ما ابا نمیكردند، امروز می كوشند با
معرفی آذربایجان به عنوان یك دولت مستقل و با دروغپردازیهای گوناگونی درباره
انتشار نهضت ما در سراسر ایران، افكار جهانیان را تیره سازند. ما در همان روزهای آغاز جنبش
دموكراتیكمان نوشته بودیم كه "دهان افندی های عثمانی بیهوده آب نیفتد. از این
نمد برای آنها كلاهی نمی شود."آذربایجان هر چه هم كه بخواهد به شرط ماندن در
داخل ایران می خواهد. بالاخره ما به هر زبان كه سخن بگوییم، هر هدفی داشته باشیم
بر اساس ایرانی بودن و ماندن در چارچوب ایران خواهد بود. هر اندازه كه تفاهم میان
ما و حكومت مركزیمان بیشتر میگردد، اضطراب و نگرانی آنكارا شدت می گیرد. برخی خبرنگاران
امریكایی نیز چندان راضی به نظر نمی رسند. ما رابطه ای حقیقی میان رادیو آنكارا،
مخبرین امریكایی، حسین علاء و سخنان نماینده استرالیا در شورای امنیت احساس می
كنیم، به نظر ما این رابطه تصادفی نیست. قطعا همه اینها از سرچشمه واحدی آب می
خورند و با آموزشهای مشاق (رهبر اركستر) عمومی معینی است كه این نغمه های ناسازگار
را- كه روز به روز شدت می گیرد- سر داده اند. با همه اینها ما در جوار تداوم نهضتی كه
آغاز كرده ایم، نمی توانیم از تلاش برای حل صلح آمیز اختلافاتمان با حكومت مركزی
صرفنظر كنیم. حتی اگر خدای نكرده در نتیجه تحریكات خائنانه عناصر ارتجاعی ایران
قرار بر آن شود كه مسئله با نیروی سلاح حل گردد، ما باز اجازه دخالت نیروهای
بیگانه در امور داخلی خود را نخواهیم داد. اگر مرتجعین تركیه می خواهند خلق ترك را
به آغوش استعمارگران امریكایی بیاندازند، ما حرفی نداریم. لیكن ما در فكرآن نیستیم
كه آذربایجان را از ایران جدا كنیم. افندیها بفهمند و صدای خائنانه شان را ببرند و
ما را به حال خود بگذارند. ما بارها گفته ایم: مسئله آذربایجان بایستی فقط در آذربایجان
و دخالت مستقیم خلق آذربایجان حل شود. كسی هم نمی تواند از امریكایی ها بپرسد
كه با چه صلاحیت و بر اساس كدام قرار نیروهای امریكا وارد خاك ایران بیطرف شده
بود؟ متخصصین آمریكایی با چه صلاحیتی خود را مجاز می دانستند بر خلاف وظایفشان در
امور داخلی ایران دخالت كنند؟ شوارتسیكف كیست؟ از جان ایرانیان چه می خواهد ؟ كار
های خلاف قانون دكتر میلسیو و سایر متخصصین امریكایی هنوز از خاطر مردم ایران پاك
نشده است. اكنون ما دایه های های مهربانتر از مادر لازم نداریم. ما كشور خود را
هزاران سال با دست خود اداره كرده ایم و بعد از این هم خواهیم كرد. هیچ نیروی
خارجی نمی تواند ما را از این حق مشروع خود محروم كند. حركت خیانت آمیز علاء مسئله
تازه ای برای مردم ما نیست. ما از نقشه هایی كه نیروهای ارتجاعی تحت حمایت
بیگانگان در پایتخت كشورمان اجرا می كنند بی اطلاع نیستیم و دیر یا زود باید تكلیف
مردم ایران با این عناصر روشن شود. اینها می كوشند در ایران دریایی از خون
بپا كنند. اینها آدمهای خود فروخته ای هستند كه می كوشند استقلال ما را از میان
ببرند و ثروتهای طبیعی ما را به بیگانگان تقدیم كنند. حركت غیرمسئولانه علاء متوجه
تاریكتر كردن هر چه بیشتر فضاست. این امر آشنایان به اوضاع ایران را سخت به فكر
كردن وا می دارد. اگر ماموری كه علنا با دستورات قوه مجریه رسمی امروز ایران –
یعنی حكومت آقای قوام السلطنه - مخالفت می كند، با مقامات پنهانی و غیر مسئول
مرتبط بوده باشد، در این صورت مردم ایران در برابر یك رسوایی بزرگ سیاسی قرار
گرفته است. اگر اعمال علاء- وزیر دربار سابق - واقعا به فرمان مقامات غیر مسئول
باشد؛ پس او مشروطیت ایران و قانون اساسی ایران را زیر پا نهاده است و به نظر ما
ملت ایران نمی تواند با این اوضاع با خونسردی برخورد نماید. اگر پرده از روی این
كمدی برداشته شود آنگاه كار به جاهای باریكتری خواهد كشید و به نظر ما این به سود
ایران نیست. منبع: روزنامه آذربایجان، شماره 212 5 شنبه 9 خرداد
1325 بؤلوم لر: آزربایجان ، دیل و تاریخی، |
Dağlıq Qarabağ (1988-1993) Xankəndi (18.09.1988) Əskəran (19.10.1991) Hadrut (19.11.1991) Xocalı (26.02.1992) Şuşa (08.05.1992) Laçın (17.05.1992) Xocavənd (02.10.1992) Kəlbəcər (3-4.04.1993) Ağdərə (07.07.1993) Ağdam (23.07.1993) Cəbrayıl (23.08.1993) Füzuli (23.08.1993) Qubadlı (31.08.1993) Zəngilan (30.10.1993) *** Azərbaycan *** |
[ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |