قالب وبلاگ


من توركم ، آذری یوخ
Vətən Anadır ANA çağırır bizi 
نظر سنجی
تورك ديلينده مدرسه لازيمدير؟




این ترفند به صورت جنگ فرهنگی (میراث آریامهر و سیاست گزاران تزار و انگلیس)امروزه نیز متاسفانه در ایران به اشكال گوناگون بر علیه توركها در حال انجام است، به جز توهین های علنی و غیرعلنی رسانه و قدرتهای ابزاری كه در دست دولت مردان قرار دارد و ازآن به نحو قابل توجه استفاده می كنند تا ملت تورك را  بی فرهنگ، ناتوان و ... نشان دهند. نمونه های بارز دیگر نیز هست از آن جمله: ساختن لطیفه هایه هدفمند است كه آنها را در اختیار كودكان قرار می دهند تا بر علیه فرهنگ توركها تعریف كنند و به خندند، در این میان بارها دیده شده كه در جمع اینها خود توركها نیز هستند سئوال كه می شود شما دیگر چرا؟ جواب بسیار دردناك كه جای بسیار تعمق دارد شنیده می شود.

(من تورك نیستم، آذری یم).

یك آدم دیوانه سنگی را كه می اندازد داخل چاه، صد آدم عاقل نمی تواند درش بیاورد. این دقیقا همان خواسته است كه تئوریسین های شوونیسم دنبالش هستند، آنها می خواهند با دادن نام و اسامی گوناگون افراد را از فرهنگ و تاریخ خود جدا سازند بدون اینكه این افراد خبر داشته باشند.

وقتیكه یك فرد تورك خود را از ملیت تورك جدا كرد. شوونیسم ها فردا از او خواهند پرسید: تاریخ تو كدام است؟ ریشه تو در كجاست؟ ما تاریخ2500 ساله داریم،  توكیستی ؟

فرد آسیمله شده جوابی نخواهد داشت. زیرا در تاریخ ریشه برای "آذر"ی تعریف نشده است. این فقط توركان هستند كه تاریخ 7000 ساله دارند. و چون این افراد از این تاریخ بریده، شوونیسم را از خود غنی تر،قوی تر،تاریخی تر و ...خواهند دید و در اینجاست كه به كل خود را نهی خواهند كرد. و چاره ای جز بردگی و اطاعت پذیری نخواهند داشت،در این زمان است كه باید گفت:

 اناالله و انالیه راجعون.

ما باید بدانیم كه تورك، تورك است. چه از نوع آزربایجانی، تركیه ای،ازبكستانی،قیرقیزستانی و ... باشد و یا حتی از نوع تهرانی. همه این توركان تاریخ، فرهنگ و زبان یكسان دارند. جدا كردن اینان با هر لقب و نام كه باشد آب به آسیاب دشمن ریختن است و بس.

نه آید روزی كه اصابت سنگ لحد بر سرمان تازه متوجه شویم ای داد و بیداد آنكه مرده است مائیم.

به قول اندیشمندی :

"كسی كه نداند خودش كیست، ادعای او در مورد شناخت دیگران بوی نادانی می دهد".

بنابراین جایگزین كلمه "آذر"ی به جای كلمه"توركی" هدف دشمنان است، این هدف برنامه ریزی شده و دارای استراتژی دراز مدت است، هدف آن كندن ریشه توركان است. و جز خشكاندن این ریشه پی آمدی دیگر نخواهد داشت.آگاهی ملت تورك و بخصوص اندیشمندان و دانش پژوهان این مردم ترفند و پاتك دشمنان را می تواند خنثی سازد. به خود بیایم و از به كار بردن كلمات و اصطلاحات نابجا به جای كلمه تورك پرهیز كنیم قبل از آنكه سنگ لحد بیدارمان كند.

دشمنان قسم خورده (كم هم نیستند) افراد بی هویت را پیدا و پرورش داده به عنوان اندیشمند ملت تورك به خورد مان می دهند و از زبان آنان سخنانی می گویند تا مورد قبول تر واقع شود.

***

حال برگردیم و از لحاظ زبان نگارش یعنی  دستور زبان،كلمه "آذر"ی را مورد بررسی قرار دهیم. ما نمی گویم كه این كلمه توركی است یا خیر، حهت تایید و یا رد این قضیه باید به قوانین نگارشی زبان توركی(دستورزبان) توجه شود، هر چه این قوانین بگوید آن درست است.

این مورد نه تنها در زبان توركی بلكه در تمام زبانهای دنیا مصداق دارد.

زیرا هر ملتی در دنیا دارای یك وسیله ارتباطی است و آن وسله ارتباطی زبان ملت است. هر زبانی كه دارای دستورات نگارش داشته باشد می توان آن را بعنوان یك زبان مستقل تلقی كرد در غیر این صورت، یعنی دارای بودن فقط گویش می توان گفت آن ملت دارای زبان نبوده بلكه یك لهجه دارند.

گفتار و نگارش هر زبان كلی باهم متفاوت هستند. مثلاٌ در گفتگوی زبان فارسی به تهران می گویند تهرون، به آمدم می گویند اومدم و ... .

اماچیزی كه درست تر است نگارش این كلمات است. این قضیه در زبان های دیگر نیز صدق می كند. زبان توركی نه تنها از این قانون مستثنی نیست بلكه بسیار غنی و ریشه دار و تكمیل تر است .

در زبان توركی مثل زبانهای دیگر كلماتی هست كه از دیگر زبانها به عاریت گرفته شده اند، اینها در گویش كاربرد دارند اما وقتیكه به نگاریش درآیند باید از دستور زبان توركی پیروی كنند. و این یكی از دلایل با لهجه صحبت كردن توركان در زبان فارسی است. كه بیشتر وقتها باعث خنده دیگران می شود زیرا نمی فهمند كه این فرد تورك كلمات فارسی را با دستور زبان توركی مطابقت میدهد. و بعد بیان می كند، همان طوركه  یك فارسی زبان انگلیسی را با لهجه صحبت می كند.

در توركی 8 حرف وجود دارد كه از عربی وارد زبان ما (توركی)شده است، این حرفها در نگارش هیچ وقت كاربرد ندارند، یكی از آن حرفها، حرف "ذ" می باشد.

بنابر دستور زبان توركی وقتی كه در نگارش به این حرف می رسیم،  آن حرف باید جای خود را به حرف"ز" دهد. لذا بنابرقوانین زبان توركی درهنگام نگارش، كلمه "آذر"ی، باید به صورت "آزری" نوشته شود.

(در مورد حرفهای دیگر زبان عربی در زبان توركی هستند می توان به كتابهای آموزشی زبان توركی مراجعه نمود.)

قانون دیگر زبان توركی، قانون اویقارلیق است.طبق این قانون اگر اولین حرف صدار دار كلمه ای از گروه دوداقلانان(Labializing) باشد، حروف صدا دار بعدی نیز باید از همین گروه باشد و برعكس. هر كلمه كه در این قانون بگنجد ریشه توركی دارد، در غیر این صورت ریشه كلمه عاریت شده است. حال ببینیم وضعیت كلمه "آذر"ی در این قانون چگونه است، ریشه این كلمه از كجاست، آیا كلمه كاملاً توركی است ؟یا خیر .

چون اولین حرف این كلمه از حروف صدادار و دوداقلانان می باشد بنابراین باید نوشته شود "آزاری"، "Azarı"، نه آذری "azəri". پس كل كلمه از منظر این قانوان غلط است، یعنی این قانون می گوید كلمه مد نظر توركی نیست. و آز آنجا كه در زبان توركی كلمه بنام "آذر" با حرف"ذ" وجود ندارد لذا بیان این كلمه هم در گویش و هم  در نگارش توركی غلط و بی پایه و اساس است.

در تاریخ توركان قومی بوده بنام "آس" كه در مناطق شرق توركیه امروزی زندگی می كردند. بعد از هجوم اعراب و تسلط آنان بر توركان "آس"و قبول دین اسلام به عنوان دین رسمی از طرف این قوم كلمه "آس" به "آذ" تغییر داده شده كلمه"آس" در زبان توركی بمعنای قوم سلحشور می باشد.

ازطرفی چون "كلمه آزربایجان " یك كلمه تركیب شده از چندكلمه كاملاً توركی است طبق بررسی ذیل:

 كلمه  (Azər)در تركی باستان پسوند (ار) به آخر اسم می چسبیده و شخص را منتصب به آن می كرد. مثلا آز + ار: یعنی شخصی كه از قوم آز است.

آز"az" به عبارت درست تر آس "as" نام قومی است كه در شمال غربی ایران و شرق تركیه سكونت و حكمرانی داشتند. همانطور كه در مطالب فوق نیز اشاره شده است.

و كلمه بای  “bay“در زبان تركی به معنی غنی، صاحب، سرور،  توانا و مقتدر است.

همچنین كلمه جان “can” جان یا گان”gan” پسوندساز است و در زبان تركی نشان دهنده جا، مكان و محل های جغرافیای است. این پسوند بعد از ورود اعــراب از گـــان به جــــــان تبدیل شده است. بنــابراین " آزربایجان "به معنی محل زندگی قوم توانای "آس" یا" آز" می باشد.

لذا حتی یك به هزار هم تصور كنیم كه كلمه "آذر" توركی است،  بنابردلایل فوق نمی تواند جایگزین مناسب برای كلمه "آزربایجان"باشد. زیرا از یك طرف "آزربایجان" یك كلمه تركیبی است كه هر كدام ار تركیبات آن معنا و مفهوم جداگانه دارند و از طرف دیگر "آذر"ی یك كلمه دم بریده است كه معنی و مفهوم ادبی آن از لحاظ دستور زبان، یعنی منصوب به "آذر"است كه ما در تاریخ توركان نه محلی بنام "آذر" داشتیم و نه شخص یا قومی، و این كلمه دم بریده معنای كامل آزربایجان را از منظر بیان مغدوش می كند. گماردن كلمه نادرست "آذر"ی بجای "آزربایجان"یا تورك "آذر"ی خطای نابخشودنی است از جانب هركس كه باشد.

***

كلمه"آذر"ی از نگاه دستور زبان فارسی نیز قابل بحث است. به ما در دوران تحصیل یاد داده اند كه اگر حرف"ی" به آخر كلمه اضافه شود آن كلمه صفت نسبی است، و صفت نسبی آن است كه كسی یا چیزی را بجایی نسبت دهند. وقتی كه گفته می شود: تبریزی، تهرانی، قرمزی، صورتی یعنی كسی یا چیزی را به این مكانها "محل های جغرافیایی كه وجود دارد"و رنگها (كه وجود دارند) را نسبت داده ایم. لذا از نگاه دستورزبان فارسی از تئوریسین های نظریه "آذر"ی باید پرسید:

-          " آذر" كجاست؟ كه شما " آذر"ی شده اید؟.

بحث دیگرمخفف سازی برای واژه ها و كلمات طولانی است. برای ساختن یك مخفف برای كلمات بزرگتر حتما می دانید كه باید یك سری قوانین را رعایت كرد. هردم بیلی كه نمی شود كلمه درست كرده و به خورد مردمان داد. به این واژه ها دقت كنید:

1-      كلمه (United + States)چون از دو كلمه متفاوت یعنی دارای معنانی مختلف تشكیل شده مخفف آن (US) گردیده است

2-      كلمه (ir+an) مخفف آن (ir) شده است .

3-      كلمه (رحمت ا... علیه) مخفف آن (ره) شده است

حال چگونه است كلمه آزربایجان كه خود از سه كلمه  بامعنای متفاوت تشكیل شده است دارای مخفف نامناسب داشته باشد ؟

آزربایجان (آزر+ بای + جان )مخفف آن شده "آذر"ی ، پس "جان" كجا رفت؟. آیا غیر این است كه برنامه ریزان شووینسم استعمارگر هدفشان جدا كردن ما از هویت و داشته ها یمان  است؟

حتی داشتن یك همچون نام (آزربایجان)را نیز برای ما زیادی می بینند. ما بهتر و زیباتر نیست بجای "آذر"ی یم ، بگویم آزربایجانی هستم، تورك آزربایجانم، افتخار می كنم توركم و آزربایجانی هستم؟

این جملات مدنیت، تاریخ، و... ما بیان می كنند، اما "آذر"ی خیر، بهتر است با دستان خود تیشه به ریشه خود نزنیم.

فرانتس فانون در كتاب " دوزخیان روی زمین " می نویسد:

" استعمار برای تسلط بر اقوام تحت ستم خود قلبهای آنان را تحریف و آنان را نابود می كند"

باید بدانیم كه این مرزها و محل زندگی نیست كه هویت را تعریف می كند بلكه این هویت است كه مرزها را مشخص می سازد. ساختن اسامی جعلی بر مردمان، سیاست استعماگران است تا به راحتی توان كنترل آنها را داشته و بتوانند براحتی بر آنان حكومت كنند. وقتی كه فردی اظهار می كند "من تهرانی هستم"كسی نمی تواند بگوید آن فرد حتما"فارس"است اما وقتیكه میگوید من"فارس"هستم می توان گفت ایشان می تواند تهرانی، اصفهانی، شیرازی، یا یكی از مناطق فارس نشین باشد. انتساب كلمه "آذر"ی به جای "تورك" و یا"آزربایجانی"باعث جدا افتادن ما از دنیای تورك خواهد شد.

بنابراین هر كس در هر منزلت و مقامی كه باشد و بخواهد از این كلمه دانسته یا ناداسته استفاده كنند مطمین باشید منفور تاریخ خواهد شد، و سیلی سختی خواهد خورد، و چون كسروی در نهایت توبه نامه خواهد نوشت هر چند كه تاوانش را ملت تورك خواهد داد.

استاد حسین جاوید می فرمایند:

لازمسه جهالت له گولشمك

  بیرچاره وار آنجاق یئنی لشمك.

 

من توركـــــــــــــــــــم، آذری  یوخ

 

 




بؤلوم لر: اۆز یازیلاریم ، 
[ سه شنبه 16 خرداد 1391 ] [ 08:28 ] [ ماحمود دالغا ]
Baxışlar 3
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

بلاقا گؤره


چیراق یاندیر،اوجاق قور
كور یوخودان بیرجه دور
قوی امه یین داغیتسین
یوردوموزا قیزیل نور .
حبیب ساهر
سایغاج سایت
بازديدهاي بو گون : نفر
بازديدهاي ديروز : نفر
كل بازديدها : نفر
بو آیین گؤروشو : نفر
ایندی بلاق دا : نفر
باخیش لار : عدد
كل مطالب : عدد
یئنیله مه چاغی :

YAŞASIN AZƏRBAYCAN YAŞASIN AZƏRBAYCAN

حامیان محیط زیست آذربایجان

Qanlı tarix
Dağlıq Qarabağ (1988-1993)
Xankəndi (18.09.1988)
Əskəran (19.10.1991)
Hadrut (19.11.1991)
Xocalı (26.02.1992)
Şuşa (08.05.1992)
Laçın (17.05.1992)
Xocavənd (02.10.1992)
Kəlbəcər (3-4.04.1993)
Ağdərə (07.07.1993)
Ağdam (23.07.1993)
Cəbrayıl (23.08.1993)
Füzuli (23.08.1993)
Qubadlı (31.08.1993)
Zəngilan (30.10.1993)
*** Azərbaycan ***

وبسایت خبری تحلیلی دورنا نیوز آذربایجان غربی